شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

*پوريا*

+ اين فيد را ميزنم. در تاريخ 1400/1/26 بعد از اولين افطاري که در ماه رمضان خوردم.توي جايي که براي اولين بار دست به قلم که نه به کيبرد بردم. توي جايي که لذت بخش ترين ماه رمضون هاي مجازي زندگيم رو با واقعي ترين آدم هاي مجازي زندگيم صحبت مي کردم. هم توي عمومي و هم براي من نوجوون اون روزا يکم توي خصوصي. تو مُردي پارسي بلاگ و هيچ اميدي به احيايِ تو با آدماي قديمي نيست! ولي هنوزم خيلي دلم برات تنگ ميشه.
سلام،ماه رمضون بر شما مبارک،انشاالله ازين ماه بيشترين بهره رو ببريم،در ضمن پارسي نمرده.ما بچه هاي پارسي کم لطف شديم:)@};-

*پوريا*

+ جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي ! دلم براشون خيلي تنگ شده حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم خيلي از خاطرات برام زنده شده خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم حيف شد. کاش نميرفتن.
*ري را
کاش
همه 6 نظر
*پوريا*
{a h=bandevmaaboud}من.تو.خدا{/a} سلام ، انشاءالله نايب الزياره شما خواهم بود.
+ ميري و من پشت سرت اب نميريزم......وقتي هواي رفتن داري دريا رو هم به پات بريزم برنميگردي.........دوستان خدا حافظ
عکس حرف نداره به مولا! (آيکون شاگرد شوفري)
خاور نيست هزار بار ميگم 10 تن هست
باور كن . اگه فردا من اين فيد رو به به سازمان حمل نقل باري ايميل مي كنم . بعد نتيجه اش رو خصوصي بهت ميگم. 10 هست
+ دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو در دست هاي ِ زني که زير ِ تابوت را گرفته است . . . علي اسدالهي
زيبا بود
دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو ...پر معنا و زيبا .
بله..
چه عجب
چه عکس زيبايي
بعدی همه 17 نظر قبلی
بعد هي دست هاي خودت را وقتي که بوي سيب سرخ گرفته، بو کني و بخندي
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+ گفتم از کار برد مرا خنده کردنت خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ... . . . وحشي بافقي
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که مي‌شود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
+ [وبلاگ] خواب و بيدار
هايدي
چقدر احساس توش بود@};- کي بود يعني؟
هما بانو
چون دلنوشته هات رو دوست دارم ، ولي يکم بي حوصله بودم با دل بخونم سيو کردم بعدا با دلم بخونم..دلنوشته هاي شما رو بايد با دل خوند :)
عالي وپراحساس،...@};-مقدار يار هم‌نفس چون من نداند هيچکس،ماهي که بر خشک اوفتد قيمت بداند آب را
+ به ياد بچه هاي قديم هلوع .. الهه .. دكتررحمت سخني Dr.Rah .. شروق z_m .. احمد يوسفي20 .. نه|دي|هشتاد وهشت ... تبسم بهار .. قافيه باران .. بيتا جون .. يک نفس عميق .. دخترشهيد .. حنا خانوم .. محمد عابديني .. نگهبان .. خواهرم آيات .. مکاشفه مسيح .. خاله مهتاب .. آسمان سوم .. تسنيم .. محمد جواد س .. خون شهدا .. حسين كارگر .. پرورش ديني .. هور .. غزل صداقت .. سحر84 .. ابرار.. رافضه *بقيه در نظر*
سرفرازباشي ميهن من .. ميثاقي نــو .. نسيم .. خادمه شهدا .. مهسا خانوم .. بهدونه .. °•MaRyAm•° ... حرف دل ... هما .ص .. خانم ايماني ... حميده بالايي ... اميرمنصور معزي ... هاله ... نرجس خاتون ... حاج آقا ناظمي ... وستا ... ويدا .. Mon Amour ... ليلا ي مجنون ... بي سر و سامان .. همرنگ دريا .. سکوت خيس ..ماه ومهر فاطمه .. مهاجر .. جناب پاکدل .. جالينوس .. ظهور منجي ... ابرار و ....
سلام جناب برادر مابرگشتيم فقط به نظرم نرجس خاتون برام يکمقدارزيادبود
بعدی همه 19 نظر قبلی
بصورت کتاب مجازي منتشر ومعرفي گردد صديقه اژه اي شيداي اصفهاني
{a h=SheidayeEsfahani}صديقه اژه اي{/a} بايدخاص باشه چرندوپرندروکتاب نکنن بيخود و تکراري هم نباشه

جزتو

+ *سلام آقاي فخري :بدينوسيله روز مرد را به والا مرد پيام رسان ، آن رئيس بزرگ و نويسنده سترگ ، آن عارف وارسته ، از دنيا گسسته و به پيام رسان پيوسته و آن استاد عالي مقام جناب آقاي فخري تبريک عرض مي نمايم (يگانه)*
منم همينطور والتماس دعا از همه جوانمردان
*ياس*
عارف وارسته ، از دنيا گسسته و به *پيام رسان پيوسته* :دي
بعدی همه 14 نظر قبلی
STARE MUSIC
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ياد پاچه خواري ببره ايا افتادم :D
+ اعضاي تيم فوتبال *پارسي بلاگ*
ايستاده از چپ : راشد خدايي - جاده - حسين کارگر - ايمان - دخو - زندگي کارواني - ذره بين زنده - رضا - سيد عليرضا - سيد مهدي شيرازي - پوريا
اين فيد 70 تا لايک ميگيره حالا تو هي مخالفت بزن کله گنده :D
بعدی همه 369 نظر قبلی
پس بدانيم بهترين دوست خداست و بهترين مال دنيا پدر و مادر است و بالاترين و شايسته ترين رفتار اين است که سخن ولايت را ارج نماييم و بدان عمل کنيم /// *عالي * /// خدا بزرگه ...
*قاصدك*
واي اين عکس چه بامزه ست من نديده بودمش . حسين رو ببين اون پشت :D آقا راشد ،چقدر رشيده اينجا :D آيکون در خور اين پست واقعا موجود نيست؛ مردم از خنده:D
+ ما گفتيم حالمان خوب است تو باور کردي و گفتي شکرِ خدا . ما گفتيم تنهايي م تو باور کردي و رفتي تا نا کجاها . زمانه عجيب شده نمي دانم گفته هايم فرق دارد يا باورهايش
پي نوشت : زياد جدي نگيريد
سبحان.
ـــــــــــــــــــ
بعدی همه 32 نظر قبلی
آدمهايش!
قربانعلي ام
+ چه سِرّي است شما را با واژگان ؟! که حق تمامشان را خوب ادا مي کنيد ... . . *عليرضا خان *
کاش از عمر من کم مي شد و به عمر رهبرم اضافه تر
❀حرف دل
بسيار عالي...
بعدی همه 31 نظر قبلی
حق نگهدارت دوست داشتني
fereshteh
http://parsiyar.ir/hamid36600/Feeds/8645439/
بسم الله / سلام / خداقوت ...
سلام..ممنونم..
همه 8 نظر
. ياد مامان مي افتم. بغضم مي گيرد. شير آب را مي بندم و مي نشينم روي زمين. چشمانم مي سوزند. :(
هيچ روزي معمولي نيست همه روزها و ساعت ها محضر وقايع و اتفاقاتي هستند که ما چونکه به انجام ان عادت کرديم به خود اجازه نمي دهيم اين وقايع را به قدر مرتبت و جايگاه والايشان در زندگاني مان از انها ياد کنيم ما بنده گان روزمره اي هستيم که براي راحتي خود به خود اجازه مي دهيم که گاهي صورت مسئله ها را متاسفانه پاک کنيم
+ خوش به حال دست خطي که پيش ِ تو جا مانده ...
...
دست شما درد نکنه ما هم نسبت به معرفت کتابت شما صادقانهخ تر امشب مطلبي نديدم
مرا ازمودن خطا بود هرچند محتاج روي ماه تو بودن بر سيرتت قادر و قائم به فيض شدن باورت کردن به هزاران مرتبت ناز و عشوه بايد بود عشقت باورم شد هستيت به فدايت گرديد سيد علي هستيم به فدايت بگئو دوران تنهايي به سرامد و دل زارم رونقي دوباره خواهد ديد يا سيد و شريف يا ابا المصطفي ادرکني حيدريم ادرکني
+ هر بار خواستم تحويلش نگيرم که به من وابسته نشود و من هم به او ... نشد که نشد ... اين معرفت را دارد که بيايد، آن هم سر زده! مي آيد مي نشيند کنار من ... يواشکي...مثلا مي خواهد غافلگيرم کند . مي آيد مي نشيند کنار من و من مي روم برايش چاي مي ريزم.
با دوتا استکان چاي بر مي گردم و مي نشينم کنار او. هي تعارف مي کنم و هي او نمي خورد. هي او نمي خورد و من مي خندم به اين شيطنت هايش. برايم کتاب مي خواند. برايم قصه مي گويد. مي خنداندم و من ميان ِ اين خنده ها خيلي يهويي مي زنم زير گريه.
قبل تر ها خجالت مي کشم براي او درد و دل کنم... اما از يک زماني به بعد شد سنگ ِ صبورم. شد مرهم. شد همدم ِ تنهايي هايم....از همان زمان به بعد بود که هي برايش مي گفتم و مي گفتم و مي گويم. بدون ِ هيچ حرفي تنها گوش مي دهد.
بعدی همه 35 نظر قبلی
بله..
@};-
235896-دلتنگي
رتبه 0
0 برگزیده
79 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
235896-دلتنگي عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top